۱۷ آبان ۱۳۸۸

در جمهوری الواطی میزان، لواط مردم است

می گویند آیت الله خمینی در دوران ولایتش یکبار گفته است که « میزان، راًی مردم است» بهر روی خمینی می خواست با این گفته نمایش دموکراسی را اجرا نماید، چون در ایران هیچگاه راًی مردم وزنی نداشته است تا میزان چیزی قرار بگیرد. راًی مردم از باد هم سبکتر و مانند پر کاهی همیشه به اینسوی و آنسوی می رفته است.
در سال های آخر زمان شاه که صحبت راً ی و راً ی گیری بود، دیده می شد که برخی از کاندیدا ها کامیون هایی از راًی دهندگان را توسط کارچاق کن ها ، از دهات اطراف تهران مانند احشام بار کرده و به حوالی میدان بهارستان می آوردند، و راً ی های از پیش آماده شده را در میان آنان تقسیم، و روستائیان هم که با وعده یک پرس چلوکباب کوبیده به شهر آمده بودند راًی ها را در صندوق ها می ریختند، و پس از صرف غذا در چلوکبابی های میدان بهارستان و خیابان سیروس، با سلام و صلوات به ده خود بر می گشتند. آنروز ها یک پرس چلوکباب کوبیده حدود ده ریال بود.
هیچوقت هم دیده نشد که این روستائیان برای پس گرفتن راً یشان برگردند، تا ما بدانیم میزان راًی را در ایران با چه چیزی می سنجند. خلاصه یک بار هم شنیده شد که یکی از این کارچاق کن ها، بنام حاج عباس عقبائی فر، کامیون راًی دهندگان را به تهران آورد و پس از پایان کار آن بیچاره ها را در خیابان رها کرد و پول چلوکباب ها را بالا کشید و زد بچاک!
بیچاره دهاتی ها کمی غرولند کردند و هر کدام خودشان را یک جوری به ده رساندند و ماجرا را برای دیگر هم ولایتی ها تعریف کردند.همین ماجرا باعث شد که در دوره بعد انتخابات مجلس، دهاتی ها زرنگ شدند و پول چلوکباب و کرایه برگشت را پیشاپیش و خشکه در خواست می کردند، و یک نوشابه یا دوغ هم به نرخ چلوکباب اضافه شد.
در جمهوری اسلامی هم از این کاسه خرجی ها می شود. از سیب زمینی مجانی و روغن گرفته تا سیم کارت تلفن و کوپن بنزین جزو مشوقات انتخاباتی محسوب می شوند. در سی سال گذشته هم کسی بدنبال پس گرفتن راًی خود نبود. ولی نمی دانم یهو چطور شد که یک تعدادی زیر پای مردم نشستند و گفتند بروید راًیتان را پس بگیرید چون در انتخابات تقلب شده است.
این بیچاره ها هم فکر کردند که مثل همیشه جریان با دو تا پس گردنی و چند ضربه باتوم برادران انتظامی و لباس شخصی حل خواهد شد.! غافل از اینکه در دوران ولایت آ سید علی خامنه ای، برای هر چیزی میزان گذاشته اند و مثل سابق نیست که هر کی هر کی باشد، و دیگر دورا ن آقا بالا خا ن سردار تمام شده است.
معمولاً قوانین را مجلس تصویب می کند و برای اجرا به وزارتخانه ها و ادارات و مسئولین دولتی و انتظامی می سپارد. تازه پس از اینکه مردمی را که در تظاهرات مسالمت آمیز کشته نشده بودند، دستگیر و به زندان ها بردند متوجه شدیم که میزان راًی مردم ، در جمهوری خامنه ای با لواط ! برابر است.
زندانیانی که توانستند جانی سالم و بدنی مجروح و پاره پاره بدر ببرند، می گویند که فرماندهان پاسداران و نیرو های بسیج و انتظامی به عوامل خود دستور می دادند که این برادر یا خواهر فلان فلان شده را ببرید و راًیش را پس بدهید. و سپس آنها را با کتک می بردند و چند ین نفر به زندانیان دست و پا بسته تجاوز می کردند و به قول خودشان راًی آنها را پس می دادند. حالا باید از این برادران رزمنده اسلام پرسید چرا راًی ها را به آنجا فرو می کردید؟ مگر موقع راًی دادن از آنجا راًی داده بودند که شما بحسابشان ریختید! یا نکند خدای نکرده این ها در صندوق ها کار بزرگ کرده بودند که شما تلافی کردید؟!
خلاصه فهمیدیم که در حکومت اسلامی راًی با لواط برابر است، و اینهم شق القمر آیت الله سید علی خامنه ای در قرن بیست و یکم است.
شنیده شد که چون تعداد راًی ها ی پس دادنی زیاد بوده است ،گویا تعدادی از رزمندگان لبنانی و فلسطینی هم بفرمان حاج سید مجتبی فرزند و جانشین رهبر معظم، برای پس دادن راًی ها به کمک برادران رزمنده و ابزار بر کف ایرانی خود آمده بودند.
دست مریزاد که رهبر دوراندیش و فرزند دلبندش، به مقام جاکشی برای لبنانی ها و فلسطینی ها نائل شدند، که این مقام شامخ برازنده هر دو می باشد.
حالا قرار است که از لواط گران با تجربه ، گردان های ویژه لواط گران اسلامی در سپاه و بسیج تشکیل شود تا با دیدن آموزش های مقدس به ادامه خدمت صادقانه خود برای بقای نظام مقدس جمهوری الواطی ! ادامه دهند. اعضای این گردان های بزمی- لواطی، از اسلحه ، لباس و علائم ویژه، و فوق العاده سختی خدمت بر خوردار می باشند.
برابری درجات این افراد با همکاران خود در سپاه پاسداران بترتیب زیر می باشد:
سرباز= لوطی
رزم یار= لواط یار
رزم آور= لواط آور
ستوان= لواط بان
سروان= لواط ران
سرگرد= لواط گرد
سرهنگ= لواط تنگ
سرتیپ= لواط تیپ
سرلشکر= لواط کر
سپهبد= لواط بد
۲۷ مرداد ۱۳۸۸

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر