۱۷ آبان ۱۳۸۸

اندروصیت نامه شجاع الدین شفا!

شنیدم شفا کرده بر خود جفا
نوشته یکی نامه اندر خفا
پیامی گشاده سر و ته هوا
بگفتا کرده وصیت به ما
ز بازار مسگرها گذشته شفا
زده لاف در غربت بی انتها
پس از عر وتیز وکمی هم خطا
ز محشر سخن رانده و کربلا
که هفتاد سال است با دست و پا
بیوقفه! زند آن قلم را به جا
گمانم که استاد! رفته خطا
گرفته قلم از میان دو پا!
بکردی تعریف ز کیهان شفا
ندانستی کیهان شده بی بها
سیاسی نوشته وصیت نامه را
نوشتی وصیت را، با دو یا!
ز رهبر سخن گفته با فر و جاه
مقام معظم ! بنامیده ویرا، شفا
بگفتی بر اسلام رفته جفا!
ز سوز دل خود سخن گفته ها
خطا کرد و شکر بخوردی شفا
من او را بنامم، پشم الدین جفا
گنه نیست نوشین، شجاعت نما
قلم تیز کن بر سرآن جفا
4 آبان 1388

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر