۰۴ مرداد ۱۳۹۴

ماجرای نطفه همایونی و بادنجان در بی بی سی



چند شب پیش بنگاه چاخان پراکنی بی بی سی، از مقر خود در ام القرای لندن اقدام به اخذ بیعت تلویزیونی برای توافقنامه اتمی جمهوری اسلامی و همان شش قلدری که کار فرستادگان حضرت آغا! را در خرابه های وین ساختند کرد. به همین منظور بی بی سی از نطفه ول معطل همایونی! که سی و هفت سال آزگار است خواب و خوراک را در پی کسب یک دستگاه میکروفون ناقابل بر خود حرام کرده است دعوت به عمل آورد تا بیعت او را برای حسینعلی!( اوباما- خامنه ای) بگیرد.

مجری بی بی سی چون می دانست با خر مرد رندی! طرف است که همواره در حال پشتک و وارو زدن روزگار می گذراند و هم به نعل می کوبد و هم به میخ، برای شیر فهم کردن او یکراست رفت و زیر دو خم اش را گرفت و گفت:«  آیا شما همچون آقای اوباما و آقای روحانی موافق توافق هستید یا مانند آقای نتانیاهو و عربستان با آن مخالفید؟»

نطفه همایونی هم در پاسخ گفت؛ قربان، من نوکر بادنجان (نتانیاهو و عربستان ) نیستم من نوکر قبله عالم ( اوباما) هستم. هرچه را که قبله عالم بپسندد مورد پسند من است. حالا که شانس به من از دو طرف رو آورده چون شنیدم قبله عالم حضرت آغا! در تهران هم خواهان توافقنامه است پس نورعلی نور است. تنها نگرانی من این است که اگر تحریم ها برداشته شود مسئله پول ها چه خواهد شد و آیا پول ها به دست مردم ایران خواهد رسید( یعنی سهم ما چه خواهد شد)
هر که بفکر خویشه، کوسه بفکر ریشه

۲۲ تیر ۱۳۹۴

پیک نیک سکولار دموکراسی و پیک نیک سلطنتی



شنبه و یکشنبه هفته پیش در چهارم و پنجم  ژوئیه برای ایرانیان آمریکا پرست! همزمان سه خبر مهم اتفاق افتاد که البته خبر اولی خیلی هم مهم نبود و خبر های دوم و سوم مهمتر از اولی بودند. اولی که از سال دقیانوس تا حالا ادامه دارد همان مذاکرات پنج به اضافه یک است که اصلاً به ایرانی های ربطی ندارد در واقع یه چیزایی میان پنج شش طرف معامله دارد اتفاق میافتد و کسی هم تا حالا سردرنیاورده اصل جریان چی هست؟  ولی دومی و سومی خیلی با حال تر بودند و در این تابستان گرم بدون کولر هم خیلی هم چسبیدند. دومی، پیک نیک سکولار دموکراسی اسمال آقا نوری علا و شرکاء در فرانکفورت بود و سومی پیک نیک شازده و همراهان در حومه پاریس بود.

از همین الان به پاچه خواران و چاپلوسان نامحترم که مدام مثل پیرزنها غر و لند میکنند عرض کنم که شما طبق روال همیشگی لقمه چاپلوسی خودتان را گاز بزنید و کاری بکار من و امثال من نداشته باشید. وظیفه ملی ما انتقاده و افشا کردن حقه بازیهای شما و ارباب هایتان است، به همان کسانی میگویم که مثل زهر در ولایت حضراتی چون نوری الله  ذوب شده اند  یا آنهایی که مثل یخ با ویسکی شازده هم آغوش میشوند، یا آن جماعتی که زیر علم هردسته یی سینه و زنجیر می زنند و برای صنّار سه شاهی هویت، در فضای مجازی خود را به بیضه این حضرات آویخته  و دخیل بسته اند.

خجالت هم خوب چیزی است ، شرم و حیا که نزد شما ها دیگر رنگ و رویی ندارد. آخر دلیل نمیشود که هر کس از شما بیکار و بیعارهای متوّهم و فرصت طلب انتقاد بکند او را ماًمور وعامل  جمهوری اسلامی خطاب کنید. تا شما فرصت طلبان مفتخور و حقه باز در صحنه هستید آخوند ها نیازی به دوست و متحد ندارند، شما جور همه را میکشید. یک خرده دور و بر خودتان را نگاه کنید روزی نیست که یک دسته گل! تازه به آب ندهید.

دوم اینکه خانم و آقای میرزادگی ، ببخشید نوری زادگی! نمیدانم چرا باز نمیتوانم جلوی دهنم را بگیرم و لو میدهم. بله داشتم میگفتم اینها، یعنی همان خانم و آقا معروف را میگویم، فقط از لندن رد میشدند یک تُک پا رفتند خدمت نوریزاده مشرف شدند و رهنمود های سیّد لندنی را تحویل گرفتند، ببخشید از دستم در رفت و تقصیر آستین ام بود، منظورم همان نوری علا بود یا نوری الله!  یا اصلاً هر اسمی که خودتان دوست دارید بگذارید مهم نیست، اصل موضوع به قول آمریکایی ها برگزاری کانگره است و بقول اروپایی ها، کُنگره و بقول قزوینی ها!ی خودمان همان چیز... گره! دیگه،  خودتان بهتر می دانید ، دهان من را باز نکنید بی تربیتی میشود.

خوب تابستان است و لباس ها هم نازک، گشت و گذار مجانی در اروپا هم فرصت مناسبی است که به بهانه مبارزه با جمهوری اسلامی دور هم جمع شوند و اگر سکولار دموکرات بودند که آبجو های آلمانی برای پیشبرد سکولار دموکراسی واقعاً معرکه میکنند و اگر هم هنوز مثل شازده دلواپس اسلام بودند آن هم در ماه رمضان البته بعد از افطار، هندوانه خنک، نوشابه تگری و زولبیا بامیه! در رهایی ایران از چنگال آخوندیسم، معجون مقدسی است، مخصوصاً اینکه دیگر رژیم هم نمیتواند از قمپوزیسیون ایراد بنی اسرائیلی بگیرد.

چهارم ژوئیه آمریکایی های جشن خودشان را گرفتند و رژه رفتند و باند نوری علا هم در فرانکفورت برای راه انداختن پیک نیک ! ببخشید باز از دستم در رفت منظورم آلترناتیو سازی بود با تنی چند از دوستان جاسوس آمریکا وعربستان، آهی و تقی زاده و... چند جانور انقلابی و کنفدراسیون باز سابق (بقول قزوینی ها؛ همون کونفدراسیونی ها)  بنی اعتماد و ... ، یک عدد هم طلبه کراواتی شده و نفوذی همون بهزاد جون! به همراه  بانو و شوهر سابق بانو از راه دور در وزارت اطلاعات! با حضور ملک الشعرای لندنی آیت الله ( آیت دولا ) خویی، و چند تا معلم بیسواد! مرادم از معلم بیسواد را خودتان حدس بزنید و من را گرفتار لومپن ها نکنید، و دست آخر چند ساد لوح و البته مانند همیشه چند سر خرمرد رند فرد اعلای همه جا حاضر، به عنوان کارشناس اعظم و اکرم و چند فقره استاد معظم و البته فکر نکنید مثل اوستا های سر حموم با لنگ بودن، نه اینها کراواتی و شیک و پیک، تیپ رئیس جمهوری و صدراعظمی و وکالت و سفارت زده بودند که بیا و ببین. خلاصه اینها جمع شدند و بقول خودم که گاهی شاعر هم میشوم ؛ نشستند، نوشیدند و برخاستند-  دو صد عکس رنگی انداختند.

جمع چهل، پنجاه نفره جالبی بود، اکثریت قریب به اتفاق؛ بازنشستگان و ورشکستگان سیاسی به تقصیر و بی تقصیر! با شعار های هیجان انگیز؛ « جوانی کجایی که یادت بخیر» با حواله دادن عصا هایشان به نقطه صفر جمهوری اسلامی، سوار بر تانک های قمپوزیسیون (ویلچر ها) به رانندگی چند جوان سیاهی لشکر! به صحنه کارزار تشریف فرما شدند. تنها کسی که این شعار جوانی کجایی را سرنداد مرحوم افندی یار منفرد زاده بود که قبلاً  گفته بود؛ والا ما جوونی مون هم هیچ .... نبودیم و ملت را به بیراهه بردیم. یکی ازمتّوهمین شرکت کننده که خود را در جُبّه وزارت مشاهده میکرد در مقاله یی نوشت  که رژیم جمهوری اسلامی از ترس این جماعت مثل بید بخود میلرزید.

این مراسم بصورت زنده یی که در حال موت میباشد از سراسرشبکه های رادیو تلویزیونی جهان پخش شد و اگر شما ندیدید و نشنیدید تقصیر چشم ها و گوش های خودتان است و حتماً پس از خواندن این مطلب به دکتر مراجعه کنید چون عینک و سمعک لازم است و هزینه اش را هم سیّد لندنی از عربستان خواهد گرفت نگران نباشید.

و اما در همان روز ششصد کیلومتر پایین تر دست راست به سمت جاده مالرو، شازده منتظرالسلطنه که هنوز دلواپس اسلام است در حومه پاریس در یک پارک جنگلی به نام بولونی، همان جایی که زیر هر درختش یک خانم! یا نیمه خانمی با صدای کلفت ایستاده و در ازای چند یورو دین و ایمان و روزه مسلمانان را از بیخ باطل میکند ، پیک نیک پنج به اضافه یک، به ابتکار خانوم قمر خانوم، خانوم رئیس، شورای ملی! برای رسیدگی به وضع چند پناهنده ایرانی برگزار کردند ، البته چون ماه رمضان بود جلسه با سلام و صلوات پس از در رفتن توپ افطار برگزار شد.

از مدعوین که سه جوان پناهنده و یک بقال ایرانی ( تهیه کننده سفره افطار همایونی) و یک خانم جوان هنرمند! بقول آقای قاطبه؛ ای آخ! (یکبار دیگربرای یاسمین خانم بیچاره متاًسفم) با هندوانه، نوشابه تگری و زولبیا بامیه سلطنتی پذیرایی شد.
خوب پنج به اضافه یک که حتماً نباید کشورهای بزرگ و جمهوری اسلامی باشند و در هتل های گرانقیمت برگزار بشود بعد هم در خبرگزاریها پخش کنند که کار و بار شهر نو! ی نزدیک هتل محل برگزاری کنفرانس سکّه شده بود.

اولاً خود شازده که سی و هفت ساله شاهنشاه در تبعید است و تمام این مدت سلطنت ایرانساز! خود را در فرنگ گذرانده ، خوب شازده با پنج تای دیگر میشوند پنج به اضافه یک! دوماً اینکه کنار سفره خانه پیک نیک سلطنتی در بولونی هم مثل شهر وین، یک شهر نوی جنگلی ولی  روباز و خیلی قشنگ هم وجود داشت.
سوماً برای پر کردن صفحات تاریخ سلطنت سی و هفت ساله و گهر بار شازده در فرنگ ، یک تاریخ نویس زبده که دستی در تحریف تاریخ دارد هم بخدمت گرفته شده بود تا همه زوایای تاریک و روشن این پیک نیک جنگلی همایونی را به رشته تحریف در آورد.
یکی از تیزبینان که تصادفاً از نزدیکی های سفره افطاری همایونی در جنگل حومه پاریس رد میشده با چشمای بابا غوری خودش دیده بود که میرعلی پطروس مشهور به میرپفیوز! یا بقول هادی خرسندی میر موسموس! تاریخ نویس معروفه! پشت یکی از همین درختان با لباس مبدل و آرایش مدل جنگل بولونی مخفی شده بود و مشغول تحریف تاریخ معاصر شازده و همراهان بود تا در چاپ صد و بیست و چهار هزارم خود آن را به هزینه مامان جون همایونی و یا اردشیر خان! منتشر کند.

همان روز در وین پنج به اضافه یک، سخت مشغول چک و چانه زدن سر قرار داد های تجاری آینده میان ایران و پنج به اضافه یک بودند. البته شازده هم که مانند چینی ها فقط متخصص کپی کاری است با یک تیر چند نشان زد؛ هم پنج به اضافه یک را کپی کرد، هم به تقلید از نوری علا مرجع تقلید اپوزیسیون شیعه، کنگره پیک نیکی برگزار کرد و چند تا عکس یادگاری برای فیس بوک انداخت و هم به نوری علا پیغام داد : « حاجی ول معطلی من اگه بیام سفره افطارمو اینجا پهن کنم به پیک نیک تو و اون زن، بچه دزدت نمیام. مگه خیال کردی یادم رفته زنت میخواست منو که بچه بودم بدزده؟ حالا من از کجا بدونم هنوز هم همون فکرا تو سرتون نمیچرخه، درسته مامان جونم چند بار بهم گفته شازده جون نترس تو دیگه بچه نیستی که اون پیره زنه بتوانه تور رو بدزده ولی زرشک، کور خوندین مگه من بچه ام؟ این شازیلا جون هم بهم فشار میاره میگه شازده یک کم رژیم بگیر داری مثل سردار فیروز آبادی عریض و طویل میشی، بهش گفتم میخوام سنگین بشم تا کسی نتونه منو بدزده، تازه این خانومو باش دیگ به دیگ میگه روت سیاه ، نوری علا ( سه پایه) میگه صل علی، چرا خودت که مثل خرس شدی رژیم نمیگیری؟»  منظور از سه پایه، دو تا پای نوری علا و عصایش است. مترجم.
با معذرت از مرحوم شیخ الاجل؛ دو درویش در گلیمی بخسبند و دو خیکی در تختخوابی نه!

جالب اینکه حضرت شازده از طرف حضرت نوری علا رسماً به کنگره سکولار دموکرات های شال سبز خال خال پشمی به فرانکفورت دعوت شده بود ولی خودش که وقت نداره گویا دفترش! یک جوابیه برای سایت اینترنتی نوری علا فرستاده بود که « شازده در این تاریخ گرفتاری های بین المللی دارن و نمیتونن در جلسه بندگان اعلیحضرت همایونی شرکت کنن!»  اینم از گرفتاری های بین المللی! شازده.

حالا معلوم نیست چرا این آقای شازده را که بقول معروف علی مانده و حوض اش! سوم شخص جمع خطاب میکنند؟  شاید ادباء الفرس! علی و حوض را با هم دو تا حساب میکردند و جمع می بستند  و منظور از این ضرب المثل را خوب نفهمیدند و گرنه خراب کردن زبان فارسی کار ساده یی است.
وای بر ایران و ایرانی که اپوزیسیون اش این ... ها باشند.

۱۴ خرداد ۱۳۹۴

مقایسه اخبار جمهوری اسلامی و اپوزیسیون پنچر ایران، امروز و پس فردا


حزب الله: اعزام هفت هزار نیروی جنگجوی شیعه ایرانی و عراقی به سوریه به منظور دفاع از شهر دمشق،  قرار است سه هزار نفر دیگر از اعضای حزب الله لبنان و افغانستان نیز به این تعداد بپیوندند.
  • یک شاه الهی در فیس بوک نوشت: گفتگوی جانباز جنگی از ایران با شاهزاده رضا پهلوی. این خبر دوتا لایک گرفت.
  • یک مجاهد رجوی الهی اعلام کرد کارشناسان نظامی کره شمالی برای ساختن بمب اتم به تهران رفتند.
  • نوری الله اعلام کرد: کنگره سالیانه! (منظور سالانه می باشد) سکولار دموکراسی در آبجو فروشی جنب کلیسای فرانکفورت برگزار می شود.

  • جمهوری اسلامی: نیرو های ایران پالایشگاه نفتی بیجی در عراق را از دست داعش آزاد کردند.
  • یک طرفدار شاه الله در فیس بوک نوشت و خودش لایک کرد: گفتگوی علیرضا نوریزاده با شهبانو فرح. شهبانو گفت: شاه مرا ننه صدا می کرد، او به بچه ها می گفت بروید به ننه تان بگویید. این خبر سه تا لایک گرفت. لایک نوه ها بود.
  • یک بچه پررو! ی نوری الله گفت: برای چه در کنگره سکولار دموکراسی در آلمان شرکت می کنم.
  • جمهوری اسلامی: یک مقام سپاه اعلام کرد ایران هشتاد هزار موشک به حزب الله لبنان داده است.
  • شورای ملی بچه پررو های شاه الله: تنها رسانه مورد تاًیید شاهزاده رضا پهلوی رسانه افق ایران می باشد.
  • نوری الله: ما با شرکت در کنگره سکولار دموکراسی در آلمان به دنبال آلترناتیو می گردیم.
  • یک مخالف جدا شده از سازمان مجاهدین عکسی در فیس بوک پخش کرد که نشان می دهد چند زن مجاهد با چشمانی اشکبار به محل عبور مسعود رجوی سجده کرده و آن را می بوسند.
در پایان مردم ایران هَمَهَ باهم ! گفتند: گور پدر حزب الله و شاه الله و نوری الله و رجوی الله و غیره! و برای گذراندن تعطیلات (ارتحال هالی دی) سالگرد مرگ خمینی به شمال رفتند.

و حالا به اخبار صدو پنجاه سال دیگر توجه فرمایید:

  • جمهوری اسلامی اعلام کرد: محمد ابن طلال ابن بوش یکی از نوادگان جرج دبلیوبوش کاندیدای انتخابات جمهوریخواهان آمریکا شد ولی با همه این ها ؛ آمریکا هنوز هم هیچ غلطی نمی تواند بکند و ایران اجازه بازرسی از مراکز نظامی کشور را نمی دهد.
  • شورای ملی مقاومت از کره مریخ اعلام کرد؛ به دستور کیم جون جون! از نوادگان کیم جونگ عن رهبر باستانی کره شمالی یک هیئت نظامی از کره شمالی برای کار گذاشتن کلاهک های اتمی به ایران رفت.
  • شورای ملی بچه پررو های شاه الله اعلام کرد: شازده شمعون بن مصطفی پهلوی ملقب به شوشول السلطنه از نوادگان رضا شاه دوم فرمودند؛ تنها رسانه مورد تاًیید ایشان رسانه فضایی- هوایی افق پس فردای ایران می باشد.
  • یکی از بازماندگان اسماعیل نوری الله، به نام اسحق بن ایهود بن نوری الله، گفت؛ صد و پنجاه و سومین کنگره سالیانه! (منظورش سالانه است) سکولار دموکرات ها، در آبجو فروشی یک از بازماندگان هلموت کهل صدراعظم باستانی آلمان در مرکز تجاری زیر زمینی کره مریخ برگزار خواهد شد و به همین منظور با هتلی ارزان قیمت در ستاره مشتری کمی دور تر از کره مریخ مذاکراتی انجام داده ایم و برای خورد و خوراک نیز نوادگان اسماعیل خوئی، اسفندیار منفرد زاده، پرتو نوری الله و نوادگان چند همکار کنگره سوم قرار شد مقداری ساندویچ سالاد الویه و کتلت و کوکو با گوشت حلال و کاشر با سبزی محصول کره مریخ آماده کنند که میان شرکت کنندگان در کنگره سالیانه! ( منظور سالانه می باشد) توزیع شود. مقداری پسته رفسنجان هم از طرف یکی از بازماندگان آیت الله هاشمی رفسنجانی به نام نازی مهدی هاشمی، از کره زمین فرستاده شده که برای مزه آبجو! به طور رایگان میان شرکت کنندگان پخش خواهد شد.
  • اسحق بن ایهود بن نوری الله، از نوادگان اسماعیل نوری الله اعلام کرد که از هفته آینده جمعه گردی های اجداد خود را به شنبه گردی تغییر خواهد داد.
  • گرزعلی چارچوقی دولقوز آبادی، مسلمان سابق نو زرتشتی شده با نام داریوش آریو برزن رستم زاده ، با خواندن این اخبار بشدّت جوّگیر شد گفت؛ ایدون باد و ایدون تر باد. و همچنین ادامه دارد...
  • مردم ایران مانند صد و سی و شش سال گذشته  هَمَهَ باهم ! گفتند: گور پدر حزب الله و شاه الله و نوری الله و رجوی الله و غیره! و برای گذراندن تعطیلات (ارتحال هالی دی) سالگرد مرگ خمینی به کره اورانوس رفتند.
ارسال به دوست