۲۸ آذر ۱۳۹۱

آقای دکترررر! میر همه چی

پس از مقالات طنز نوشین و هادی خرسندی، در وصف الحال میر پفیوز و میر موسموس! مقاله دکتر غلامعلی بیگدلی، به مانند تیر خلاصی بود که بر پیکر نیمه جان، میر فتق روس! شلیک شد.
سیما خانم، بی سوله، ماسوله، سیاه قلم، سیاهکل، کلاه قرمزی، همه و همه این نام ها و ایمیل های جعلی، خود میر فتق روس ، میرپفیوز، میر موسموس، یا بهتر است گفته شود میر جاکش، میر دیوث، میر قرمساق، وطن فروش است وبس.
این مردک جیره خوار، مزدور و حقیر، مرد میدان نیست و با نام های جعلی به مصاف دیگران میرود. شعله های خشم از ماتحت این دکترررر قلابی! زبانه می کشد. به او حق می دهم ، که از طنز های نوشین و خرسندی، مسخره شدن در انظار همگان و افشاگری های بیگدلی و دیگران خشمگین باشد. برای آقای دکتررررقلابی! دیگر آبرویی بجا نمانده است که بتواند از آن دفاع کند. حقیقت تلخ و سوزناک است و به اسافل گشاد دکترررر! آسیب وارد کرده است.
آقای دکترررر! با این کارهای نابخردانه به گندابه یی افتاده وهرچه تقلا میکند، بوی گندش بیشتر به مشام میرسد. مطمئن هستم که ایرانیان فرهیخته و هشیار، آقای دکترررر، کلب آستان پهلوی! را سرجایش نشانده اند.

آقای دکترررر! خود از تخم و ترکه تازیان است و لقب میر! یا همان " سیّد " را یدک میکشد. او بخوبی میداند که اعراب کار کردن را ننگ میشمارند و زحمت کشیدن برای سیر کردن شکم کارد خورده خود و اهل وعیال را روا نمیدارند! به همین انگیزه بود که محمد وعلی و دیگر نیاکانش به جای کارکردن، راهزنی را پیشه کرده و با کشتار مردم هستی آنان را تاراج می کردند و در زمانی کوتاه به همه چیز رسیدند. بازماندگان آنان هریک، تپه یی از نجاست! را در پارچه گذاشته و بر سرخود پیچیده اند ، وبا فریب و یا زور، مردم را سرکیسه می کنند.

آقای دکترررر! پس از هدیه گرفتن یک دکترای افتخاری! از دکتر صمدانی در کالیفرنیا، پیش خود گفت به آینده چنین کاغذ پاره یی! نباید اطمینان کرد و بهتر است که هر چه زودتر آن را تبدیل به احسن! کند.

آقای دکترررر! فکر کرد مردم از خودش احمق تر هستند، و ادعا کرد که یک دکترا هم از دانشگاه سوربن فرانسه هدیه گرفته است و رساله ای نوشته که ارزش آن از رساله دکترا هم بیشتر است، مردک حقیر! لابد توقع دارد که فوق دکترای افتخاری! باو بدهند. از این پس هر جا که رفت، خود را عالم کل دانست و در همه ی امور به زیاده گویی پرداخت. در حالیکه در هیچ دانشگاهی در فرانسه، نامی از این آقای دکترررر! یافت نمیشود.

آقای دکترررر! قبلاً از بندگان درگاه حضرات مارکس! ولنین! بود، ولی به محض آن که کتاب سرمایه را بازکردد، پی برد، در آن سخن از کار است وجایی برای جویندگان ثروت نیست! و در اندیشه ی سیاسی لنین با قضیه پرولتاریای کارگری جایی برای پیزی گشادانی! چون دکترررر، میر گشاد! وجود ندارد.

آقای دکترررر میر فتق روس! که حتی نامش نشان میدهد که از آغاز نسبت قرابت با فتق! روس! ها داشته و به آن ها آویزان بوده است، هنگامی که به فرانسه آمد، به پیزی گشاد خود بهتر پی برد ! او که در همه عمر، یک روزهم کارنکرده بود، دست اندر کار ترفند تازه یی شد.

دکترررر! میرگشاد! شنیده بود، که زن شاه سابق، پول کلانی از ایران آورده و خود و پسرش از دلار های اهدایی آمریکا و عربستان نیز بهره مند میباشند. دکترررر! میرگشاد ! فرصت همشهری بودن با مادر زن شاه سابق را مغتنم شمرد و خود را تاریخ ساز! یا جاعل تاریخ! جا زد و راه خایه مالی! را پیش گرفت وشد میر خایه مال! و سر از دربار در تبعید! در آورد، و به سفارش ملوکانه سر دو پایش نشست و به تاریخ ایران گند زد، و با پولی که از این تاریخ سازی عایدش شد، خانه یی در پاریس خرید و به گردش آمریکا رفت.

در این میان، ایرانیان از چپ و راست به جان میر خایه مال! افتادند و به بهانه کتابی علیه مصدق، حسابی مشت و مالش دادند و پوست از کله، میر خایه مال! کندند. در حالیکه جلال متینی پیش از او کتابی علیه مصدق و انگلیسی ها منتشر کرده بود، و کسی زیاد به او نپرداخته بود.

مشکل اصلی میر خایه مال! این بود که خود را زیر خاندان سابق سلطنت ولو! کرده بود و گرنه مصدق، بهانه بود. این است عاقبت کسی که عادت به کار کردن ندارد، و می خواهد خوش بگذراند و به پول نیازمند است. ازاین تاریخ به بعد، لقب؛ میر انگل! به القاب آقای دکترررر! اضافه شد.

میر انگل! پس از افشا شدن از سوی دکتر بیگدلی، با دستپاچگی زندگی نامه اش را در سایت اینترنتی خود ناشیانه دستکاری کرد، و ازشدت سوزش بیش از اندازه اسافل خود به هادی خرسندی ناسزا گفت.

اشتباه آقای میر دکترررر! در این بود که با دیدن دلار، از هول حلیم تو دیگ افتاد و با نوشتن نامه یی به یک سناتور جنگ طلب آمریکایی، با دریوزگی از خارجی ها درخواست کرد که به ایران حمله ور شوند.

به گفته هادی خرسندی، میر دکترررر! آدرس خانه شوهر خاله اش را که در لنگرود، میر آب! بود و با هم از قدیم اختلاف خانوادگی داشتند را در اختیار نیرو های ناتو! قرار داد و به آمریکایی ها و اسرائیلی ها گفته بود که در آن آدرس غنی سازی، انجام میشود.

بیچاره شوهر خاله، که مثل میر انگل! بیکار نبود و در لنگرود میر آب! بود، پیش از شروع کارشبانه ، یکی دو بست! دود میگرفت و خود را غنی سازی! میکرد.

البته نه آمریکا و نه اسرائیل، هیچیک گوش شنوایی برای شنیدن چوس ناله! های، این چپ و چوس! سابق، و سلطنت طلب دو آتشه! فعلی را نداشتند، و همچنان به معاملات خود با آخوند ها ادامه میدهند، ولی با وجود همه این بی آبرویی ها، دکترررر! هنوز دست از ادعای دکتری قلابی خود بر نداشته است و به گفته هادی خرسندی، با دکترای قلابی اش هنوز مشغول طبابت است. ای کاش یک جایی پیدا میشد و به این آقای دکترررر! یک دکترای افتخاری « پررویی »هم میداد تا مدارکش جور شود.

۲ نظر:

  1. haalaa cheraa inghadar tohin? zibndeh naame nooshin nist.

    پاسخحذف
  2. نوشین ، سراینده و ریشخند نویس توانا

    با درود ، از هنگامی که ملاها روی کار آمده اند، قانون شکنی و بی اخلاقی جامعه ی ایرانی را به فساد کشیده است. در کشورهای جهان استفاده از عنوان ها غیرقانوی نه تنها خلاف اخلاق است، قابل تعقیب کیفری نمی باشد.کسی که برای پول خود را می فروشد، و آبستن هرکس وناکس است، دیگر اخلاق وقانون جایی ندارد. تا هنگامی که این نابکاران میدان دار تلویزیون های ملایان ورضاپهلوی هستند، امیدی به رهایی کشور از جنگال آخوند نیست، یگانه راه آن این است، که ایرانیان این نابکاران را با پس گردنی از میان خود دور کنند .

    پاسخحذف